برای پسرم مهراد

برای تو مینویسم ...

جشن تولد 2 سالگی

مهراد نازنینم سلام مامان جون نمیدونم الان که داری این مطلب رو میخونی چند سالته اما امیدوارم خوشحال و تندرست باشی و عشق مادرانه ی منو توی هر کلمه ای که برات مینویسم حس کنی، آخه خیلی دوستت دارم عزیزم مامان جون 5 شنبه شب برات تولد دوسالگی گرفتیم و مامان جون و خاله آرزو و عمو ممد و ماهان جون رو دعوت کردیم بیان دورهم باشیمو تولدتو باهم جشن بگیریم ️ ️ ️ شب خوبی بود مامانی و خیلی خوشحال بودی از اینکه همه دورهمیم و تولدته و کیک و بادکنک و کلاه و اسباب بازی و شکلات شیرینی و خلاصه چیزایی که تو عا‌شقشونی یه جا کنارهم قرار گرفته بود، راستی چون میدیدم خیلی از باب اسفنجی خوشت میاد برات این تم رو انتخاب کردم خییییلی دوسش داشتی، یه تیشرتم برات سفارش...
13 اسفند 1396

دوسالگی

سلام مهراد ناز مامان، مامانی دوسال پیش در چنین شبی من یه لحظه خواب به چشمام نیومد. چند تا احساس رو باهم داشتم، هم شوووووق دیدن عزیز دل و جونم که 9 ماه همدم و همراهم بود و بالاخره داشت لحظه ی دیدار امید زندگیم فرا میرسید هم احساس دلشوره و استرس و نگرانی از اینکه آیا همه چیز خوب پیش میره و من میتونم با سلامتی و ارامش پسر نازنینم رو درآغوش بگیرم! خلاصه که شب عجیبی بود مامان جون هیچ وقت یادم نمیره چون یکی از شب های بیاد موندنی زندگیم بود.  مهراد عزیزم فردا روز تولدته روزی که تو به این دنیا اومدی و به زندگی من و بابایی رنگ و جلا دادی.عزیز دلم امیدوارم همیشه سالم و خوشبخت و موفق باشی خییییییییییییلی دوست دارم عززززیییییییزززززم 😍😍😍😘😘...
12 اسفند 1396
1